- نازک شاه (زُ)
ابن ابراهیم، از ملوک کشمیر است و دو بار (در 934 و 942 هجری قمری) به سلطنت رسید. رجوع به معجم الانساب ج 2 ص 432 شود
معنی نازک شاه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
صنعتگری که کارهای ظریف انجام می دهد، آنکه اشیای ظریف می سازد، استاد بنّا که روکار ساختمان و کارهای سفیدکاری و گچ بری را انجام می دهد
ملقب به اختیارالدین، از امرای بنگالۀ شرقی از سال 1349-1352 هجری قمری (ترجمه طبقات سلاطین اسلام ص 276)، و رجوع به اختیارالدین غازی شود
(زُ مَ)
لغت نامه دهخدا
نازک دماغ. که مشامی حساس دارد:
بس که در بزمی نسیمی گشته ام نازک مشام
نکهت گلهای باغ از خار صحرا می کشم.
؟ (از آنندراج)
بس که در بزمی نسیمی گشته ام نازک مشام
نکهت گلهای باغ از خار صحرا می کشم.
؟ (از آنندراج)
(زُ)
لغت نامه دهخدا
در تداول بنایان، آنکه گچ بدیوار مالد یا گل گچین و امثال آن سازد. بنائی که سفیدکاری و گچ بری کند. بنائی که تنها به گچ کاری پردازد. (یادداشت مؤلف). مقابل سفت کار و کلفت کار
(طَ چَ / چِ کَ دَ)
لغت نامه دهخدا
نازک شدن گوشت، ترد و زودپز شدن آن بعلاج، مانند در برف و یخ نهادن یا در ماست و امثال آن خوابانیدن آن یا برگ انجیر یا انجیر نارس در دیگ گوشت کردن یا پاشیدن گرد انجیر خام خشکانیده بر آن، و امثال آن. (یادداشت مؤلف). لغومه. (تاج المصادر بیهقی). و نیز رجوع به نازک شود
(اِ)
لغت نامه دهخدا
نوادۀ ابراهیمشاه سابق الذکر و پسر نازک شاه بوده. در سال 993 ه. ق. در کشمیر بتخت نشسته و در تحت نفوذ خاندان جک بوده. پس از پنج ماه حکومت برادرش اسماعیل شاه مقام او را تصرف کرده است
بنایی که بدیوار گچ مالد و سفید کاری و گچ بری کند مقابل سفت کار کلفت کار، نجاری که اشیا چوبین ظریف سازد از قبیل تخته نرد النگو کیف زنانه
بنایی که به دیوار گچ مالد و سفیدکاری و گچ بری کند، مقابل سفت کار، کلفت کار، صنعتگری که اشیاء ظریف سازد از قبیل تخته نرد، النگو، کیف زنانه